تنهایی یعنی فکر کردن به اینکه اون الان کجاست ؟
.
.
.
تنهایی یعنی بین آدمایی باشی که میگن دوستت دارن ولی کنار دلتنگیات نیستن !
.
.
.
چنان دستانم از گره های دستانت تهی گشته که من این یخ زده ها را “ ها ” میکنم از تنهایی هر شب . . .
.
.
.
اینجا فقط واژه می فروشم و سکوت میخرم
چه تجارت دردناکی ست تنهایی !
.
.
.
هر طور که بچینم کنار هم این حروف الفبا را ، جز “ تنهایی ” معنی دیگری نمیدهند !
.
.
.
از تنهایی های من برایشان بگویید . . .
بگذارید بدانند چه رنجی پشت رفتنشان است ؛ شاید تنهایتان نگذارند !
.
.
.
تنهایی آنجایی ست که نبودنت آه هیچکس را بلند نکند !
.
.
.
چرا بودنت راست و ریست نمی شود ؟
من که تمام پازل های تنهایی ام را درست چیده ام ؟!
.
.
.
کنج تنهایی من قشنگ تر از بودن با کسی ست که هر بار دلش به هوای دیگری می پرد !
.
.
.
دلم خوش نیست
غمگینم
کسی شاید نمیفهمد
کسی شاید نمیداند
کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی
تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی
عجب احساس زیبایی
تو هم شاید نمیدانی . . .
.
.
.
چه درونم تنهاست و در این تنهایی ، شاخه ی خشک نگاهم گل چشمان تو را میجوید .
.
.
.
تنهایی آدم را عوض میکند . . .
از تو چیزی میسازد که هیچوقت نبوده ای !
.
.
.
بگویید روی سنگ قبرم بنویسند :
اگر تنها نبود ، شاید اینجا قبری نبود . . .
.
.
.
شب ها پرنده هایش می روند !
روزها ستاره هایش !
ببین !
آسمان هم که باشی ، باز تنهایی . . .
.
.
.
ترسناکند رابطه هایی که به خاطر فرار از تنهایی شکل میگیرند !
رابطه هایی که آخرش چیزی نمی ماند به جز تنهایی عمیقتر و یک مشت حس آزار دهنده تر از قبل در درون آدمها !
.
.
.
رفته ای اما رد پایت مانده ست در من !
کنار تنهایی ام قدم میزند بی من . . .
.
.
.
یه کم با من راه بیا ؛ تنهایی به جایی نمی رسم !
.
.
.
نمی دانم دوستش دارم یا نه ؟
با هم قدم میزنیم
با هم میخوابیم
دلم که میگیرد ، آغوشش را باز می کند و بر گونه هایم بوسه میزند
اما نمی دانم دوستش دارم یا نه ؟ تنهاییم را . . .
.
.
.
میخواهم از درد بگریزم ولی درد بدون من تنها میماند ؛ که این خود درد دیگری است !
.
.
.
حتما نباید مدت ها دور از تو باشم تا تنها شوم
یک روز من بی تو ، یک عمر تنهاییست !
.
.
.
اگه باتری موبایلت خوب شارژ نگه میداره ، به جای اینکه به جون کارخونه سازنده دعا کنی یه فکری به حال تنهاییت بکن !
.
.
.
زندگی چه اتفاق غم انگیزی است وقتی تنهایی ات سالها از تو بزرگتر باشد .
.
.
.
یه دریا اشک برای ریختن دارم
یه دل گرفته
یه زندگی پر از خالی
من سرشارم از تنهایی . . .
.
.
.
وقتی همه را شبیه او می بینی ؛ عاشق هستی
وقتی که او را شبیه همه می بینی ؛ تنها هستی !
.
.
.
وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشه بیشتر تنهاست چون به هیچکس جز همان آدم فکر نمی کنه !
.
.
.
دستم را گرفت و با خود برد
همه هرچقدر هم تلاش کردند نتوانستند
چه قدرتی ! چه عظمتی ! تنهایی . . .
.
.
.
تنهایی راه رفتن سخت نیست ولی وقتی ما این همه راهو با هم رفتیم ، تنهایی برگشتن خیلی سخته !
.
.
.
وقتی حالت بده روحت بی پناهه / میبینی هر کاری کردی اشتباهه
وقتی به جز شب هیچ رنگی توی نگات نیست / وقتی کسی اندازه تنهاییات تنها نیست
.
.
.
اونکه میخواست منو بفهمه نتونست !
اونکه میتونست بفهمه نخواست !
این شد که “تنهایی” تمام قد منو بلعید !!!
.
.
.
قشنگترین اتفاق ذهنم حادثه ی شنیدن صدای تو بود …
چقدر تنهایم وقتی گاهی کم می شوی …
.
.
.
و تو هیچگاه نخواهی فهمید که من با یاد همان دقایقی که کنار هم بودیم ، سال هایی را که بی تو گذشت زنده مانده ام !
.
.
.
تنها تنهایی است که بی تو به من می آید …
.
.
.
عادت این قبیله این است،
دور آتشی که میسوزی، می رقصند…
دستت را بده تا از آتش بگذریم
آنها که سوختند همه تنها بودند….!
.
.
.
بگذار مرز تنهایی را رد کنم …
ببین ؛ گذرنامه ام فقط مهر لبهایت را کم دارد …
.
.
.
تنهایی یعنی نه خودش هست که از تنهایی درت بیاره نه فکرش اجازه میده تنهاییتو با کس دیگه ای پر کنی
.
.
.
آنقدر نوشته هایم غمگین که
آنقدر من تنها که
آنقدر تنهایی سخت که
نمیدانی …
.
.
.
میبخشم کسانی را که هرچه خواستند با من ، با دلم ، با احساسم کردند و مرا در دوردست های خودم تنها گذاردند و من امروز به پایان خودم نزدیکم …
.
.
.
وقتی محبت کردم و تنها شدم ، وقتی دوست داشتم و تنها ماندم دانستم باید تنها شد و تنها ماند تا خدا را فهمید !
.
.
.
یک لبخندم را بسته بندی کرده ام برای روزی که اتفاقی تو را می بینم …
آنقدر تمیز میخندم که به خوشبختی ام حسادت کنی و من در جیب هایم دست های خالی ام را فریب دهم که امن ترین جای دنیا را انتخاب کرده اند …
.
.
.
میبخشم کسانی را که هرچه خواستند با من ، با دلم ، با احساسم کردند و مرا در دوردست های خودم تنها گذاردند و من امروز به پایان خودم نزدیکم …
.
.
.
وقتی که تنهام ، بالاتر و بهتر میتونم پرواز کنم چون نه نگران جا موندنم و نه نگران جا گذاشتن …
.
.
.
می شود تنهایی بچگی کرد
تنهایی بزرگ شد
تنهایی زندگی کرد
تنهایی مُرد
ولی قهوه ی غروب های دلگیر جمعه را نمی شود تنهایی خورد …
.
.
.
حق من از تو رهایی و تنهایی بود ، خدا داند حق دیگری را چه خواهی داد …
.
.
.
و تنها تنهایی ، دیگر حرف تازه ای نیست …
.
.
.
تنهایی چیزهای زیادی به انسان می آموزد ، اما تو نرو ؛ بگذار من نادان بمانم …
.
.
.
دنیا تنهایی های زیادی داره اما تنهایی من دنیایی داره …
.
.
.
تنهایی که طولانی میشه معیار دوست داشتن آدمها هم عوض میشه ؛ یهو میبینی اون آدم ، گلدون شمعدونی گوشه اتاقشو با کل دنیا هم عوض نمی کنه …
.
.
.
از تنهایی خود لذت ببر تا دیگران نتوانند از بازی دادن تو لذت ببرند …
.
.
.
زندگی پر است از گره هایی که تو آن را نبسته ای اما باید تمام آنها را به تنهایی باز کنی ، تنهای تنها …
.
.
.
تنهایی یعنی همیشه سر به سر شیشه میگذارم و اشکهایم جاری میشوند بر سینه ی پنجره …
.
.
.
“من” یک نقطه دارد ؛ من تنها هستم !
“تو” دو نقطه دارد پس تنها نیستی !!!
.
.
.
تنهایی قشنگتریـن و بی منت ترین حس دنیاست چون برای داشتنش نیاز به هیچکس نداری …
.
.
.
فلسفه ی تنهایی را هرچقدر هم خوب ببافند ، بی قواره بر تن آدم زار می زند …
.
.
.
دهان تنهائیم آب می افتد برای یک قطره بودنت !
نظرات شما عزیزان: